رابطه توحيد و محبت از ديدگاه قرآن
مهمترين مورد در جهان بيني الهي، توحيد و عتقاد به يگانگي خداوندي است که مستجمع جميع کمالات باشد. همچنين در دوران همه انسانها ميل شديد به فعليت و کمال وجود دارد که آن را حب گويند. محبت رابطه وجودي است که هر کس در درون خويش آن را مي يابد. انسان نمي تواند عاشق و محب چيزي باشد که محدود به زمان و مکان باشد. و نيز نمي تواند عاشق چيزي باشد که غروب و زوال دارد و اگر چنين باشد، او شايسته محبت و عشق نيست. محبت برازنده حي لايموتي است که ابدي است، او که هرگاه در گرداب حوادث پرتلاطم زندگي در حال غرق شدن هستيم به يارمان مي آيد و نجاتمان مي بخشد. در سايه شناخت و معرفت و اقرار به يگانگي او، از او اطاعت مي کنيم و از او ياري مي جوئيم و به او عشق مي ورزيم. محبت طريقي است که محب را به سوي محبوب مي رساند و او را همرنگ محبوب مي سازد. کسي که مي خواهد به کمال دست يابد، از پليديهاي نفسي دست مي شويد و با خوبيها و زيباييها مي پيوندد. بهترين راه براي تربيت انسانهايي که ادعاي تقرب به سوي خدا را دارند اين است که تا با پيروي از محبوبين الهي و عملکرد و سيره و روش ايشان گامي به سوي او بردارند. آنان که در پي عبوديت و بندگي به ساحت ربوبي دست يافته و مقرب درگاه او شده اند و عالم امکا تحت تسلط و تصرف ايشان است، آنان که خدايي شده اند، کار خدايي ايشان را سزد.