تمدن ايده آل از ديدگاه قرآن و روايات و آسيب شناسي تمدن هاي گذشته
از آنجا که موضوع تمدن جهاني از ديدگاه قرآن و روايات و آسيب شناسي تمدن هاي گذشته با سرنوشت و آينده بشر ارتباط تنگاتنگي دارد و در ميان پژوهشگران عصر حاضر به طور جد مورد سوال و پژوهش قرار گرفته است از اين رو سعي شده به طور اجمال تمدن ايده آل و آسيب شناسي تمدنهاي گذشته مورد بررسي قرار گيرد. شهيد مطهري، بين فرهنگ و تمدن فرق گذاشته و معتقد است تمدني باقي است و به هيچ قوم و ملتي اختصاص ندارد اما فرهنگ به منزله روح ملتهاست و هر ملتي که روحش را از او بگيرند آن ملت مرده و توان پيشرفت ندارد. هانتينگتون معتقد است هيچ تمدن فراگير و جهان شمول در دنيا پا نخواهد گرفت و تمدنهاي زنده را هفت تمدن دانسته و در آخر نتيجه مي گيرد که تمدن اسلامي با تمدن غربي و مسيحي برخورد و رويارويي خواهد کرد و قرآن آينده را قرن حاکميت آمريکا و اروپا مي داند به نقد اين نظريه پرداخته و نتيجه مي گيريم که اين نظريه زيرکانه و قيم مابانه است که جهان داراي ساختار هرمي قرار داده و راس اين هرم را آمريکا مي داند و از طرفي تنها خطري که آمريکا را تهديد مي کند خطر عقيدتي و ايدئولوژيکي است در حاليکه امروزه ژاپن درون آمريکا را از نظر اقتصادي فتح کرده و رقيب جدي اوست و از طرف ديگر کشوري که هر لحظه ممکن است ملتها در مقابل او قد علم کنند چگونه مي تواند تمدن خويش را بر جهان عرضه نمايد. دريافتيم که بقول شهيد مطهري تمدنها نابود نمي شوند بلکه از غروب در يک سرزمين از سرزمين ديگر طلوع مي کنند و اين امتها هستند که از بين مي روند. در نهايت تمدن جهاني حضرت مهدي به عنوان تمدن ايده آل از ديدگاه قرآن و روايات و ويژگي هاي کارگزاران آنها به طور اجمال عدل و احسان و برقراري امنيت و پس از اثبات آن، دريافتيم که همه اديان و مذاهب الهي يا غير الهي به نوعي آن را پذيرفته و در انتظار آن به سر مي برند. مسلمانان بر اين باورند که تمدن مزبور به دست حضرت مهدي(عج) از سلاله پاک پيامبر اعظم(ص) ايجاد و جهان را پر از عدل و داد مي کند.